نتایج جستجو برای عبارت :

رسما دارم میمیرم =|

دعا کنید برام ! 
یکی نیست بگه نونت نبود ، آبت نبود ، فشرده کردن برنامه هات چی بود :))) 
شنبه امتحان نسخه نویسی دارم ، حالا این وسط روتین های اینترنی ک شامل و راند و کشیک میشه هم هست ...
۲۴ ام امتحان صلاحیت بالینی دارم ! باز این وسط هاش کشیک ها و راندها ! بعد تنها هم هستم ! همه ی دوستهام از شرکت تو امتحان دارن انصراف میدن و من همچنان پررو پررو میخوام امتحان بدم :)) 
باز عین آهو رفتم از استاد راهنمام وقت گرفتم ک نمونه هامم جمع کنم تو این مدت:))) 
فردا دوستم
رسما تمام شدم. نیاز شدیدی به تعطیلیِ چند روزه ی دنیا دارم. امتحانات ترم انرژیِ بدی از من گرفت. نیاز دارم چند روزی را مطلقا استراحت کنم تا مغزم دوباره خودش را بازیابی کند و توانایی درس خواندن را پیدا کنم.حالا که انگیزه هست، انرژی نیست! درس های فردا را یکی درمیان که نه، فقط یکی را خواندم و تلاشم مبنی بر خواندن و فهمیدن بقیه نتیجه نداد.. با خواندن خط اول حالم بهم خورد و کتاب را بستم و عطایش را به لقایش بخشیدم!
من امید دارم یک روزی،یک سالی،تو بگو هزار سال بعد میشینیم دور شومینه و از سال نود و هشت حرف میزنیم...من با خنده قاچی از هندوانه ی شب یلدا برمیدارم،به این روزهای بلاتکلیفی که گذشت فکر میکنم و به پیامکی که در اوضاع به هم ریخته ی دنیا، رسما پزشک شدنم را اعلام کرده بود:"همکار گرامی،خانم دکتر فلانی عضویت شما در سازمان نظام پزشکی با شماره ی فلان ثبت شد"..من ایمان دارم اگر همه ی ما بخواهیم این روزها با درد کمتر میگذرن و مثل وقت هایی که پدرم از قحطی سال
مشخصات دوربین Mi Note 10 شیائومی رسما اعلام شد
شیائومی ۲۳ آبان در کشور لهستان از تلفن هوشمند Mi Note 10 رونمایی خواهد کرد. گفته می‌شود که این دستگاه نسخه جهانی Mi CC9 Pro خواهد بود که قرار است ۱۴ آبان معرفی شود. حالا امروز پوستر جدیدی از این دستگاه منتشر شده که مشخصات سنسورهای دوربین پنج‌گانه این گوشی هوشمند را مشخص می‌کند.
رسما خسته شدیم و بریدیم تو خونه !!
پاهام‌ رسما صداشون دراومده از این حجم‌ از خونه نشینی!!
ذهنم از همه بدتر :|

+
درسته کرونا بوده و خونه نشینی ولی رفاقت ها روز به روز  پررنگ تر  از قبل شده اینمدت خدا رو شکر
مرسی از یلدا جان ، ۲۲ فوریه عزیز، پری عزیز ، یسنا سادات عزیزم ، گلاویژ جان ، فرشته مهربونی ها ، نسرین عزیز، مریم خورشید شب ، مرضیه عزیز، فاطمه عزیز ، ثریا شیری نازنین ، یاقوت بانوی دوست داشتنی

مرسی از همتون‌:) مرسی که هستین

++
آقایون بیان رو ه
سلام اول از همه برای کنکوریامون آرزوی رسیدن به خواسته هاشون رو دارمدومندش منم رسما پشت کنکوری شدم
سومندش من همون ماه گیسویی هستم که بودم =) اگه منو یادتونه که دمتون گرم اگه هم یادتون نیست بازم دمتون گرم
چهارمندش کامپیوترم به نت دسترسی نداره برا همین قالب خوشگل موشگل نمی تونم بذارم
یک : 
شما هم هوای شهرتون خیلی سرد و زمستونی شده یا فقط شهر ماست ؟!
یعنی رسما دارم قندیل می بندم :|

دو : کاملا بی ربط به سوال اول :)
شما تو قورمه سبزی هاتون لیمو عمانی / امانی میندازین ؟! یا خیر ؟! 
اگر نمیندازین حتما یکبار امتحان کنید خیلی خوشمزه میشه و خوش عطر و بو ^___^
سه :
چرا هیچکی تو بیان نیست ؟! چرا اینجا سوت و کوره ؟! 
سوال چهار رو بعدا میپرسم تو‌ پست جداگانه ای حالا :))
دانلود آهنگ مهراد جم بعدت
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بعدت * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , مهراد جم باشید.
دانلود آهنگ مهراد جم به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mehraad Jam called Badet With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن آهنگ بعدت مهراد جم
نمیدونی که چشمات دلو بی خونه کرده بعد تو میزنه بارون آخ منو دیوونه کردهجای خالیه دستات منو یاد اون حرفات امشبم نیستی تو پیشم ازت مونده فقط عکساتب
دانلود آهنگ مهراد جم بعدت
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * بعدت * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , مهراد جم باشید.
دانلود آهنگ مهراد جم به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mehraad Jam called Badet With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن آهنگ بعدت مهراد جم
نمیدونی که چشمات دلو بی خونه کرده بعد تو میزنه بارون آخ منو دیوونه کردهجای خالیه دستات منو یاد اون حرفات امشبم نیستی تو پیشم ازت مونده فقط عکساتب
فکر میکمم دو سه روز رسما هیچ کاری نکردم. چقدر طولانی به نظر میرسه انگار یه قرن گذشته. به هر حال تا ۱۲ خواب بودم اما بعد گفتم چه خبره ول کردی خودتو پاشو جمع کن این وضعیت رو پاشدم اتاقو مرتب کردم الانم تازه نشستم ببینم چیکار کنم. زبان عقبم. هشتم امتحان دارم فکر کنم. استرسم دارم. باید بتونم این درسارو درست بخونم. به خصوص درس جدید رو چون نبودم سر کلاس یه خورده پشیمونم نرفتم سر کلاس ولی واقعا حالم خوب نبود. نمیدونم بیخیال. نمیدونم چمه فقط میدونم انگا
خب ! 
من دیگه رسما از امروز به بعد از بابا پول نمیگیرم :)) 
خیلی هم بابا استقبال کرد از این جریان، برخلاف تصورم ...:)) 
تا شهریه ی دانشگاهمم خودم قراره بدم :))
یه مقداری هم قراره *************************************سانسور :))
ریسکه دیگه ، ولی تصمیم دارم ریسک کنم... 
هم ترسناکه ! هم راضیم از این جریان...
هزینه ی زندگی و تحصیلم رو تا سال دیگه میتونم جور کنم...
دارم به این فکر میکنم که چطور میتونم پول یه ماشین رو هم جور کنم :) 
باید فکر کنم...
با کشیک اضافه خریدن و ... پول ماشین
 
 سوال : 
بیاین بگین من چکار کنم که علی مون رسما منصرف بشه که به لپ تاپم دست نزنه و بازی باهاش رو کلا فراموش کنه ؟!:|:)
خسیس نیستم ولی بچه ها وقتی بازی رو شروع میکنند اولش آروم هستند، 
 بعدش کم کم  کیبورد براشون میشه دسته بازی :|
 کلا وقتی شروع میکنن به هیجان دیگه یادشون نیست که اینی دستشونه اسباب بازی نیست !!
فعلا دیروز رو  پیچوندم امروز رو نمیدونم چطور بپیچونم که دلشم نشکنه !
دیروز میگفت برم سی دی بازیهای کامپیوتری بگیرم و کلا بازی کنم :|
لپ تا
 
زشته بگم من هر شب شاهد سیل جمعیتی از سران سوسک های ریز و درشت از دریچه ی بوققق  کولر اتاقمم؟!:|:/:(( 
  
زشته نه؟!
ببخشید که گفتم :| خجالتم کشیدم که اینا رو اینجا گفتم :((
( بعدا یه عکس از دریچه رو ، نشونتون میدم )  
اینجور که تا میخوای استراحت کنی یهو عینهو زلزله و سیل میزنن بیرون و من تا خودم
صبح همزمان که از صدای زلزله اول چشمام به خواب نمیره یا اگر میره از صدای این موجودات چندش آوررر  خوابم‌ میپره و تا صبح رسما بیدارم :|:((
 
رسما دیگه دارم دیوووو
من وقتی گرسنه هستم اولش خل و چل میشم و خب باید بگم خدا صبرتون بده یک ماه اینجا و اینستا چرت و پرت تر از چرت و پرت می‌خونید
و تسلیت بیشتر به تارزان غیرتی که من رو باید تحمل کنه اونم به صورتی که اولش رسما رد دادم بعدش عصبیم و دوست دارم یکی رو بکشم!
با این حال فرا رسیدن ماه رمضان مبارک
فکر میکنم این نارضایتی از زندگی و گیر کردن در سیکل معیوب استرس، خودسرزنش‌گری و استرس بیشتر همش ناشی از کم شدن کتاباییه که میخونم. الان دو ماه از سال جدید رفته من به یک دانه از برنامه‌های که داشتم نزدیک نشدم. چرا؟ چون تا نصفه شب دانشگاهم. کلا خروس‌خون میرم از خونه بیرون و بوق سگ برمی‌گردم. در این بین هم دارم وقت تلف می‌کنم رسما.
عنوان پست داره صد سال دیگه امروز رو نشون میده. جسم هممون پودر شده و تعداد قابل توجهیمون داریم تو آتیش جهنم جزغاله م
امروز برای سومین روز از این هفته که سرکار رفتم، افتضاح بود توی این هفته اشتباهات کاریم خیلی زیاد شده و همینطور تماس مشتریان ناراضی از من به کال سنتر کارگزاری! امروز رسما بهم زنگ زدن از مرکز از بابت کارهای زیادم تشکر نکردن ولی گفتن گزارش زیاد داشتیم یه عده زنگ زدن ناراضی بودن گفتن نوستال عصبی و ....
وگفتن بهتر کمی ارومتر با مشتری برخورد کنم و قرارشد دستگاه نوبت دهی بهمون بدن که این مشکلات تکرار نشه،
من میدونم عصبی تر شدم این هفته ولی فکر نمیکرد
واقعا بیست و چهار ساعت که ده ساعتشو خوابم کمه :(
ینی من چهارده ساعت رسما بیدارم :|
سه ساعتشم که خوردن و اینا
میشه ۱۱ ساعت
پنج ساعتشو پا گوشیم 
میشه شش ساعت
سه ساعتش رو که ولو شدم رو تخت زل زدم به سقف 
میمونه ۳ ساعت دیگه
که اونم معلوم نی چیکار دارم میکنم :|
.
.
.
باید شروع کنم به برنامه ریختن اینطوری نمیشه
سال کنکور با تمام مزخرفیش خوبیش این بود که ادم شده بودم و اومده بودم رو برنامه و وقت زیادم میوردم ...
( بدترین فوشی که بلدید ) نثارِ این احوالِ من ...
باشگاه تاتنهام رسما اعلام کرد که ژوزه مورینیو، سرمربی سابق منچستر یونایتد و چلسی رسما به عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شد.
مورینیو با تاتنهام قراردادی 4 ساله امضا کرد و تا سال 2023 در زمام هدایت این تیم قرار دارد. باشگاه تاتنهام شب گذشته پوچتینو را از سمت مربیگری تاتنهام بعد از 5 سال برکنار کرد.
پوچتینو 5 سال و نیم در تاتنهام حضور داشت و پایه ریز اصلی موفقیت‌های اخیر این باشگاه به حساب می‌آید. البته پوچتینو بعد از اینکه با این تیم در فصل گذش
یا حی
 
 
 
وی دلش میخواست بشینه بوکمارک نقاشی کنه
یا ب نحو دیگه ای بوکمارک درست کنه
یا حداقل یه درس دیگه بخونه. نحو یا فلسفه فرقی نداره
اما باید بره سبزی پاک کنه و یاد بگیره ترکیب سبزی های قورمه سبزی چیه :\
بعد میگم حسش نیست نارحت میشن
نیست دیگه
نیست..... 
مرسی. اه. 
 
 
پ. ن:
ینی داغونم کرده این قرنطینه خانگی
قابلیت اینو دارم با تمام اعضای خونه درگیر شم. ک رسما هر دفعه هم حرف میزنم درگیر میشم! :|
 
تا حالا چندین بار وبلاگ زدم و بعد از چند وقت حذف کردم.
ولی این‌بار بلاگ جان اومدم که پیشت بمونم. اتفاقات خوب و بد زنگیم رو باهات در میون بزارم.
رسما تولد درخت جوان رو به همگی و خودم تبریک میگم.(الکی مثلا من خیلی طرفدار دارم).
به هرحال امیدوارم که اینجا کنار هم خوش بگذرونیم.
.
.
راستی دوست دارم از این به بعد در حد خودم به هم نوع های خودم کمک کنم. چطوری؟
خب من در حوزه رشته علوم انسانی، که رشته تخصصی خودم هست خیلی مطالعه کردم(البته هیچ وقت در حد یک مشا
دوستان از امروز رسما استارت نوشتن جلد چهارم فرزند آتش رو زدم (غیر رسمیه )
و به احتمال قوی قراره با چند تا از دوستام اینو بنویسیم چونکه من یه رگایی از تنبل دو انگشتی دارم و حوصله ی تایپ کردن ندارم.
و همچنین خودم هم یه رمان جنایی دارم می نویسم که امیدوارم بپسندید.
  Hope _ Dena
بچه ها من تازه عان شدم 
امروز ازمون داشتم
 بعد از ظهر هم کلاس داشتم
 از پهلو درد هم دارم میمیرم نمیدونم چه مرگم شده (اپاندیسه شاید =/) دیشب هم ساعت شیش صبح خابیدم هشت بیدار شدم.
اومدم سایت چیم...کامنتاتون از سیصدتا رد کرده واسه اولین باره نمیتونم بهشون برسم.
خلاصه اگه نخوندم و نیومدم و اینا 
بدونین من تلف شدم =|
۳روزه میخوام فایلای جدید دو تا درسی ک استاد اپ کرده رو گوش کنم ولی به ثمر نمیرسه!
وسطاش خوابم میگیره.. بسکه صداش یکنواخت و خواب آلوده و حرفاشم تکراریه!
یعنی اینقدر تکرار میکنه که رسما اسفالت میشیم
بدتر ازون اینه که هدف ازین دو درس بکل نامعلومه برای همه!!
باز بدتر از این هم هست و اون اینکه مطالبش بشدت شبیهن طوریکه تشخیص نمیدی کدومش کدومه؟
منم در حق هودم نعمت و تمام میکنم و میرم رو تخت دراز کش با بالشت و پتو گوش میسپارم که اگه خوابم گرفت سریع اجر
یک مثلی ما داریم که می فرماید روباه از رو زرنگیش می افته تو تله
الان حکایت منه
البته من از رو علاقه م افتادم تو تله نه زرنگیم
ترجمه گروهی تخصصی حرفه ای رو که یادتون هست؟؟
من دو تا کشور انتخاب کردم: فنلاند و کره جنوبی (حدود 40 تا کشوره)
دلیلش هم این بود که تو کار رساله م روی آموزش و پرورش این کشورها کار کرده بودم و یجورایی بهشون ارادت داشتم
الان که دارم ترجمه می کنم چشمتون روز بد نبینه فنلاند پرررررررررررررررر هست از بحث فلسفی؛ هگل، کانت، اسنلمان
من رسما الان تازه درسو مشقم تموم شد. ولی عوضش خوب کار کردم خدا کنه میبرتم پای تخته خوب جواب بدم. خلاصه که همین. خیلی خوابم میاد اما طاقت ندارم کتابمو شروع نکنم. دارم میمیرم اگه شده یه مقدمشو الان بخونم میخونم پس بزن بریم کتاب جدید دربارهٔ عکاسی ، نوشتهٔ والتر بنیامین ، ترجمهٔ آیدین رحیمی پورآزاد ، نشر حرفه نویسنده رو شروع کنیم . یوووهووو من عاشق کتاب خوندنم. 
از خستگی پادرد گرفتم...
هزار تا کار همزمان ریخته بر سرم 
فردا هم امتحان دارم هم تئوری هم مصاحبه برای گرفتن یه قرارداد شخصی 
برای یه قراداد شرکت هم باید بریم اداره کل و دعوا کنیم (همه شرکت ها خخخ)
باید لپ تاپمو ببرم با خودم که همونجا اگه قانع شدیم مدارک  رو تو سامانه بارگزاری کنیم چون فقط تا فردا ساعت دو مهلت داره ....
فردا باید برم برای عشقم بنیامین هتل رزرو کنم 
و همچنین تزریق ژل برای لب 
و همچنین خواهرم فردا عصر عمل داره باید باهاش بدم 
و من نمی
جدا هیچکس اینجا اعتراضی به توهین هایی که بیان غیر مستقیم میکنه نداره؟ رسما از سال ۹۶ رها کردن و رفتن. همون اطلاع‌رسانی خشک و خالی به درد نخور رو هم نمیکنن. آمارگیرهاشون هم که همیشه مشکل داره، این بار دیگه به کلی از کار افتادن. چرا انقدر وقیحن و ما دستمون به هیچ جا بند نیست؟ کسی که برای بسته‌های آمارگیرش هزینه‌ای پرداخته باشه الان حقش محترم نیست واقعا؟ این چه وضعیتیه؟ 
سوالم در واقع اینه که الان فقط منم که با این حکایت‌های جدید بیان مشکل دا
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
تورا دوست دارم شاملو

متن تورا دوست دارم
دانلود اهنگ من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از روز ازل تو را دوست دارم

تورا دوست دارم چون نان و نمک

من از عهد آدم تورا دوست دارم علیرضا قربانی

دکلمه تو را دوست میدارم

دوستت دارم
من از عهد آدم تو را دوست دارم
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی صمیمی‌تر
خواهری از شنبه شب اومد پیش ما.کلی سوغاتی خوشمزه آورده بودن.از پی های الوان تا مربای گردو  و آلو خشک .تازه خرمالو....
دامادی همون شنبه رفت اسپانیا.
دیشب هم خواهری ساعت 6 زنگ زد و گفت برای شام با برادر دامادی بریم بیرون.رفتیم شان.....خیلی خوش گذشت و الانم بنده ناهار مبسوط دارم!
حدود 365 شد کهایشون قبول زحمت فرمودن و حساب کردن.
ضمنا دیروز رفتم پیش رحیمی و از مشکلات موجود گفتم!ایشون هم فرمودن نیروهای خدمات یباید به من کمک کنن.
قراره پسر بهی بیاد ....خدا به
واقعا بده ک خونشون دقیقا رو ب روی خونه ی ماست و پنجره منم رو ب پنجره اون:| ... حرصم میگیره از کاراش ... مخصوصا نمیدونم اینکه چکار میکنه ک معمولا اینموقع شب میاد خونه ... اینکه الان رسید و انقد بدبخت هول هول شامشو میخوره پنجره اونا بازه پنجره منم باز شد برخورد قاشقش با بشقاب تا اینجا میاد ...سه قاشق بود لعنتی:)) 
اینکه میدونم چه ادمیه ولی بعد از برگشتنشون از تهران هر وقت چش تو چش میشیم رسما فرار میکنه با اینکه میدونم چجور ادمیه ولی تا منو میبینه سرش پا
گمان مکن دل شبها دو چشم تر دارم/**/شبیه شمعم و در سینه ام شرر دارم
تو می‌روی و مرا هم نمی بری آری/**/پس از تو همدم چاهم خودم خبر دارم
تنت سبک شده اما غم تو سنگین است/**/چگونه اینهمه غم را به شانه بردارم
چطور داغ تو را روی سینه بگذارم/**/مگر به وسعت هفت آسمان جگر دارم
سحر نیامده از خانه ام سفر کردی/**/تو فکر میکنی اینجا دگر سحر دارم
چقدر مثل توام من خودت تماشا کن/**/اگرچه خیبری ام دست بر کمر دارم
خالم اینا رفتن مسافرت
کلید خونشون رو برام گذاشتن و رفتن :)
دیروز یه اتفاق بدی افتاد!اشتباهی سهوی به خالم گفتم مامان و به مامانم گفتم خاله!
از دیروز خودم دارم فکر میکنم که نکنه نکنه من انقد بی معرفت شدم؟!
مامانم ناراحت شد من فهمیدم!ولی چیکار کنم؟!
تا حالا شده حس کنی خونت خونت نیست؟!
انگار لعنتی هیچ جایی خونه من نیست!
انگار هیچ جایی جای من نیست!
انگار هیچ ادمی ادم من نیست!نمیتونم به یه نفر دستور بدم که فقد ماله من باشه!
سطح انتظاراتم به شدت اومده پا
آدمای که فقط بلدن گلایه کنن..نه از دنیا ها..از تو...
خودشون ی قدم هم برنمیدارن و منتظرن تو صد قدم براشون برداری...
همونایی که اگه جای 100 قدم،99 تا برداشته باشی،آه و ناله میکنن و ادای بدبخت ترینا رو درمیارن..
شما ها خسته نشدید از آدمایی که حالتونو بهم بزنن از خودتون..
سادگی و مهربونیتون..
از اینکه اینهمه دوسشون دارید..
نمیدونم چرا انقدر از این آدما اطرافم هست...
فقط میدونم دیگه اونقدر بریدم که برام مهم نباشه چه بلایی سر ذهنیتشون نسبت به من میاد...
چون ر
 امروز رسما ترم اولم تموم شد ⁦ ⁦〜(꒪꒳꒪)〜⁩
به نظرم به جز ماه مهر بقیه ی ماهاش زود گذشتن . نمیدونم اینجا هم گفته بودم اوایل که دلم نمیخواست با کسی صمیمی شم و دوست پیدا کنم یا نه اما الان تقریبا پس میگیرم حرفمو حداقل در حد دانشگاه چند تا دوست میخوام! میخوام برای ترم دوم حسابی درسخون بشم و اشتباهات ترم اولمو نکنم . امیدوارم محیط دانشگاه هر ترم به تازگی و هیجان انگیزی ترم اولم بمونه ^^
قصد دارم برای تعیین سطح زبان درس بخونم تا زبانمو ادامه بدم بعد
هفته پیش همین موقع داشتم از جنوب بر میگشتم
دقیقا بعد از انفولانزا مجبور بودم برم
بلیط از قبل گرفته بودم
کل مسافرت سرفه کردم ولی خوب بود هوای گرم دوست دارم
من توی هوای 60 و 70 درجه جنوب سال پیش بعد از غذا میرفتم پیاده روی
همیشه سردم بود که از ضعف بود
امسال که 6 کیلو تونستم اضافه کنم دیگه افت فشار خون شدید ندارم
تازه وزنم نرمال شده
از استرس بود می دونم وقتی استرس دارم اشتها ندارم
امسال فرق می کن هنوزم استرس دارم ولی دارم تغییر میکنم
خلاصه من میرفتم
نمیدانم از کجا شروع کنم. چندساعت پیش عصبی و ناراحت بودم و الان حس خوبی دارم. زندگی را دوست دارم. خانه ام را دوست دارم و این تنها چیز خوبی است که قرنطینه کردن برایم داشت. خانه ام را با تمام جزییاتش دوست دارم. البته هیچوقت متوجه این زیبایی ها نشده بودم تا اینکه دوستم از همه ی زیبایی های خانه ام استوری گذاشت. دیوارهای خانه ام را دوست دارم. نقاشی های روی دیوار را دوست دارم. اینه ی سورریالم را دوست دارم. بخاری را دوست دارم. قوری و کتری و پوست پرتقال رو
سلام :)
 
ترم اول تموم شد و خداروشکر دیگه رسما برچسب ترمولکی بودن از من برداشته میشه :دی
 
بحث سر نمره ها داخل گروه بود .
یکی میگفت 13 یکی 12 ، 11،  13.5 ...
یکی میگفت این دیگه چه استادیه فکر کنم بالای 14 نداشتیم
و من یک دفعگی
17
 
همه در حال تایپ بودن که عدد 17 رو از جانب من دیدن همۀ    is typing  ها پاک شدن .   یک دقیقه سکوت بر گروه حاکم شد بعدش 1 2 3 4 و 5 نفر
is typing
 
سریع از گروه لفت دادم گفتم الان با الفاظ محبت آمیزشون من رو مورد عنایت قرار میدن. البته مطمئنم که بهت
تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می دارمتو را به خاطر عطر نان گرمبرای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارمتو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارمتو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارمبرای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریختلبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم
تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می‌دارمبرای پشت کردن به آرزوهای محالبه خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارمتو را برای دوست داشتن دوست می‌دارمتو را به خاطر بوی لا
دوست دارم رهبرم رادلبر پیغمبر است/دوست دارم رهبرم را وارث برحیدراست/ازتباراهل بیت و آیت خوب خداست/دوست دارم رهبرم راجلوه ای ازکوثراست/اوپیام کربلا را میدهدبرمسلمین/دوست دارم رهبرم راآسمان رااختراست/میرود راه امام وهرشهیدی باهدف/دوست دارم رهبرم راشیعیان راسروراست/دشمنان دین ماراباز رسوامیکند/دوست دارم رهبرم رادشمن اوابتر است/اسوه والگوی خوبی گشته آقا درجهان/دوست دارم رهبرم رابهر عالم گوهراست/شیعه باشدجانفدای حضرت سیدعلی/دوست دارم ره
دوستت دارم...
به سان یک دیوانه، به سان یک سرباز 
به سان یک ستاره سینما 
دوستت دارم، به سان یک گرگ، به سان یک پادشاه 
به سان انسانی که من نیستم 
میدانی من اینگونه دوستت دارم
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخند
دستام خواب رفته‌.
ذره‌ای می‌دونم چی درسته؟ نه.
ذره‌ای تلاش می‌کنم در جهت فهمیدن؟ نه.
حال دارم؟ نه.
خوش‌حالم؟ نه.
ناراحتم؟ نه.
مهمه برام چیزی؟ نه.
با خودم روراستم؟ نه.
حوصله‌ی چیزی رو دارم؟ نه.
اصلا ایده‌ای دارم چی کار دارم می‌کنم؟ نه.
اصلا کاری می‌کنم؟ نه.
این جا رو دوست دارم؟ نه.
جای دیگه‌ای رو دوست دارم؟ نه.
todo: add more useless q&a
آه... الکی سخت می‌گیرم. :)
صبح دیر پاشدم ساعت هشت :/. ولی دیگه کاری نمیشد کرد. امروزم که رسما تابستون شروع شد. دیروز عصرم تمامش به خرید کردن گذشت. یه مانتو دوتا شلوار خریدم :/ حالا فکر میکنی اینا رو هم چقدر شد:/ بماند. به نظر خودم صرف نداشت ولی وقتی مجبوری کاری ازت بر نمیاد هیچی تقریبا لباس نداشتم. ولی مانتومو خیلی دوست دارم.  هیم گفتم من شلوار لازم ندارم کسی مگه توجه کرد که یکیم نه دو تا خریدن برام. یعنی اینجوری وقتی میرم بیرون دیگه خرمو میگیرن :/ رفتیم ونک خیلی خلوت بود. الب
یه همسایه داریم پرجمعیت! پراز مهمون! پر سر و صدا!و با صفا، با معرفت و اهل حال، مثل بزرگترشون
دو روز در هفته برامون پذیرایی جلساتشونو میارن:)
و چقدر میچسبه شربتی که اصلا انتظارشو نداریم
هرچند از بس جاشون تنگه اکثرا اتاقای ما رو دوستانه اشغال میکنن
ولی این همسایگی رو دوست دارم
امروز دیگه رسما و غیر منتظره منم قاطی کردن
جلسه امروز یه چیز دیگه بود، هرچند چندین ساله جلسات رسمی و خودمونی زیادی شرکت کردم اما امروز ...
+اگر گیج شدید توجه نکنید نادیده
ساعت 8 شب بلیط داشتم و هفت و نیم رسیدم ترمینال گفتن بلیطت تغییر کرده به هشت و نیم و همونم حدود 9ونیم حرکت کرد و 10 تازه وارد اتوبان شدیم :/در حالی کم خوابی شدیدی داشتم و امروز هم با خون دادنام تو آزمایشگاه و وسیله جمع کردن و بدو بدو گذشته
یک ساعته دارم تلاش میکنم بخوابم اما انگار صندلیم رو ویبره ست :/ 
در حدی میلرزه که الان صفحه گوشیمو نمیبینم و همینطوری تایپ میکنم بلکه یه چیزی خودش بنویسه!! 
سردرد فجیعی دارم
از اونی که پشت سرم نشسته هم پرسیدم گفت
آخه یک ساعت و نیم طول کشید! 
منم که عرقو! یعنی چنان عرق می کنم که هر کی ندونه زیر آفتاب بیل میزدم! عرق رفت تو چشمم و سوززززوند عرق رفت تو دهنم و رسما مزه نمک اومد! :| 
هیچی دیگه رفتم حموم بعدش 
آهان لازم که نیست بگم که مامان نبود که تونستم جاروبرقی بکشم هوم؟ 
خیییییییییییییلی آشغال داشت خیلی زیاد :/ 
اذانه 
یک اتفاق وحشتناکی که توی نسل من دارد رخ میدهد شیوع یک ویروس زبان نفهم به اسم کرونا است که تا الان که دارم برایتان مینویسم بیش از 115 کشور جهان را آلوده کرده است! شاید بعد ها توی کتاب های تاریختان درباره اش زیاد بخوانید اما اینکه اگر یک دست نوشته از مادر بزرگتان بخوانید حس و حال دیگری دارد... الان نزدیک به 30 روز است که توی قرنطینه خانگی به سر میبریم و دیگر کم مانده است کپک بزنیم! اما راستش را بخواهید خیلی هم قرنطینه را جدی نمیگیریم و بعضی وقت ها م
امروز ساعت هشتو نیم از شبکه اموزش کلاس داشتم ولی خواب موندم و جا موندم.
 
 
 
حالا کی پاسخگو عه؟ههههاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
این چه وضعشه.تو تلویزیونم که کلاس میزارن هشتو نیم باید بلند شی.خدددددددددددددددددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
رسما رد دادم.
و خب ما هیچ وقت درست عمل نکردیمهیچ وقت هیچ وقت نفهمیدیم باید چی کار کنیم ؟ قاعده بازی چیه؟ رسما سپردیم امام‌زمان پیش ببرهایمانمون به جای محرک بودن، زمین گیرمون کرده...و این هر چی میگذره تو اخر الزمان خودش را بیشتر نشون میده... و خب فقط مثل همیشه باید بگیم به این ها رای بدیم که اونا رای نیارن...کاش اون دنیا خدا سوسکمون نکنه
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
 
 
 
یازده روز میشه که تو خونه ام و غیر از سوپر مارکت و سبزی فروشی محل،جایی نرفتم و رسما دارم قاطی میکنم.این کرونا چی بود دیگه تو این شرایط؟
دلمون به یه اسفند ماه خوش بود که اونم به فنا رفت.همیشه عاشق اسفند ماه بودم.حال و هواشو خیلی دوست داشتم.حس خوبی داشتم تو اسفند ماه...
بعدها دلیل دیگه ای هم برای دوست داشتن اسفند پیدا کردم.تولد محبوب دلم سوم اسفند بود.
باری به هر جهت،انگار این ه
+کتابخونه ثبت نام کردم و اتفاق هایی افتاد پر از خجالت برای من.
 
++آسمونمون  ابری شد، اما بدون یک قطره باریدن پس صاف شد، آخر زد حال! 
 
+++بعد یک هفته بالاخره غذا خوردم 
 
 
++++دفترمو نمیتونم بر دارم(گم شده و تنبلی من) و حسابی کلافه‌ام
 
+++++خیلی مسخره‌س حرفی برای گفتن/نوشتن نداشته باشی و رسما چرت و پرت بنویسی، معذرت میخوام بخاطر هدر رفتن چند دقیقه از وقتتون:)
 
++++++اندکی باران، اندکی دوست و اندکی راه رفتن زیر باران و اندکی دعا و آرزو های شیرین.
 
++++
با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرارسیدن ولادت با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام خدمت همه همکاران و دانش آموزان عزیز .
به اطلاع می رساند وبلاگ دبیرستان آیت الله کاشانی از امروز 19اسفندماه 1398 رسما شروع به کار کرد
این وبلاگ جهت تسهیل در امور درسی آموزشی و پرورشی مدرسه ایجاد شده است.
دو سه روزی بود که از فرط دل درد به خودم میپیچیدم اما مادر جان فکر میکرد دروغ میگم چون نمیخوام روزه بگیرم...کل دیشب خواهری خونه رو به گند کشید و منم از امروز صبح نفله طور به زندگی خودم دارم ادامه میدم...حتی آب های بدنم رو هم بالا آوردم...بدترین حس ممکن اینه که اسهال و استفراغ و بدن درد و همه چیو با هم بگیری...القضا فردا هم ی امتحان کوفتی داشته باشی که از رو تنبلی و دل درد نخوندی...امروز رسما یا خواب بودم یا دسشویی...الانم میبینید اینجا میخواستم بهتون
بوسیله گزارش "ورزش سه"، با اخبار رسمیباشگاه السد قطر ژاوی هرناندز بوسیله عنوان سرمربی متاخر این تیم انتخاب شد و رسما بوسیله نشانی خلیفه اوسوالدو فریرا پرتغالی کار خود را در اولین تجربه مربیگری آغاز می نرم. قرار است سرجیو اوریل، ایوان توریس، اسکار هرناندز، ژوزه مانوئل سرجیو گارسیا و آنتونی ترامولاس قصه سابق بارسلونا را در این امر مدد دهند و به نشانی دستیاران ژاوی برگزینی شده اند. طبق برنامه قرار است السد همراه با ژاوی از ۱۴ تا ۲۹ جولای ارد
بچه هاا من دارم میرم یه مدت بمیرم...
مامانم همه چیزو فهمید...
حالمم اصن خوب نیس...
واقن دارم میمیرم...
همتونو خیلی دوس دارم...
منو یادتون نره...
ددی اون فیکرم ترجمش میکنم...
ولی یکم دیر تر...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لیندا عاشقتم...
هورا! رسما ترکوندم.
حالا نه در این حد، ولی شیشصدتا پیشرفت تراز تو یه آزمون، اونم تقریبا جامع، چیز کمی نیست.خدا رو شکر که اینترنت قطعه. همیشه سوالا رو می‌فروختن و گند می‌زدن به ترازای ما. این آزمون که اینترنت نبود نتونستن سوالا رو بفروشن و به ترازای حقیقیمون رسیدیم.
این هفته پامو از خونه بیرون نذاشتم.بخوام بهتر بگم فقط چند بار در حد سی ثانیه رفتم رو بالکن رخت آویز رو گذاشتم و برگشتم تو خونه.شنبه آخرین جلسه ی کلاسم تو این ترم بود و یکشنبه پریود شدم.همون شب سردرد وحشتناکی شدم که زد به چشمام و تا همین الان ادامه داره.چند وقته با پریودم سردرد میشم و رو این حساب تا آخر هفته صبر کردم اما تموم نشد.فشارمو گرفتم و پایین بود.میخوام بعد از ناهار برم بیمارستان.
رسما این هفته کوالا بودم.همه ش درازکش و در بهترین حالت در
اساسا آدمیم که در مواقع بیخود خجالتیم !! مواقعی که باید به دوستم که دلم تنگ شده براش پیام بدم یا وقتی با غریبه ای باید تلفنی حرف بزنم یا مثلا وقتی استاد ادبیات می‌پرسه فلان کتاب رو خوندین یا نه یا وقتی استاد ریاضی داوطلب میخواد برای حل تمرین ها و خیلی جاهای دیگه خجالت میکشم :/ دارم رو‌خودم کار میکنم و با گام های مورچه ای میرم جلو ایشالا که درست میشم -_-
چقدر تند تند پست میزارم نه؟ شبا که دیگه رسما بیکارتر از روزامم کلی حرف یادم میاد  
پست قبلی به
این سایت فعالیت خود را رسما از امروز آغاز کرده و امیدواریم با تاسیس این سایت گامی برای گسترش فنون فناوری برداشته باشیم.
مدیران سایت
 
محسن عسگرپور                                                                                                                                               محمدحسین معینی
***مارا دنبال کنید***
این سایت فعالیت خود را رسما از امروز آغاز کرده و امیدواریم با تاسیس این سایت گامی برای گسترش فنون فناوری برداشته باشیم.
مدیران سایت:
 
محسن عسگرپور                                                                                                                              محمدحسین معینی
***مارا دنبال کنید***
کوچمون آش رشته پختن، یادشون رفته آردش کنن
درنتیجه انقدر شل و آبکی بود که اگه قلاب مینداختی قشنگ سه چهارتا ماهی میومد بالا! 
از پیازداغ و حبوبات هم چندان خبری نبود، بهرحال گرونیه!
علی و زینب که رسما با ماکارونی اشتباه گرفته بودن، نشسته بودن رشته ها رو با دست میگرفتن میخوردن!
با همه این تفاسیر نذر شون قبول
دوست ندارم باز بشینم غر بزنم
ولی الان‌وقته غره!
چی بگم جز غر!
امروز آرش یه حرفی بم زد که حتی نتونستم جوابشو بدم!
رضا تو گوشیم یه عکسی رو دید که هنگ کردم برا یه لحظه!
با آریا دعوام شد و اصلا همه چی از چشمم افتاد!
اومدم اتاق دیدم یکی از زبون من یه حرفی رو زده و اون حرف باعث میشد من از چشم دوستام بیافتم!
پس فردا امتحان اماری دارم
و شنبه هم الکترومغناطیس و زبان تخصصی
دوست دارم الان بشینم قد دنیا عر بزنم!
سه روز دیگه ماه تولدم شروع میشه!!!!!
همه پلنام واس
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خبرآنلاین؛ فیفا رسما باشگاه استقلال را ترساندن کرد در صورتی که مبلغ وام خویشتن به مارتین فورکل را پرداخت نکند، مقابل قوانین با آنها برخورد خواهد کرد. فورکل در دوران حضرت شفر به عنوان مربی بدنساز استقلال فعالیت می کرد و اخیرا کمیته تعیین وضعیت فدراسیون جهانی فوتبال فقره رحم آبی ها ۲۰ هزار یورو به این مربی پرداخت کنند. نامه روز ۲۳ آپریل(۴ اردیبهشت ماه) از لفظ فیفا برای فدراسیون ارسال شده و فدراسیون اندوه آن را
 
چند روز پیش یه خواب دیدم که تعبیر به دشمن پنهان و گیر افتادن در مخمصه شد !
دقیقا همزمان با خواب من یک دیگه همون خواب رو به من و محیط پیرامون من دیده بود:|:(
بازم تعبیر همان شد .
 
امروز دم ظهر خواب هر دوی مان تعبیر شد و من به مخمصه ی افتادم که فقط باید تدبیری نیکو / راهی بیاندیشم که از این مخمصه نجات پیدا کنم ! 
موندم چه تدبیری و چه فکری کنم که از این مخمصه به خوبی عبور کنم ؟! :(
هی دارم به مامانم میگم من هیچ فکر و تدبیری به نظرم نمیرسه مغزم تو این موض
دلم میخواد بگم هیچوقت میاید به کسی که میخواد کنکور بده بگید خب شاید اینو قبول نشدی برو یه آزمون دیگه ام ثبت نام کن و برای اونم بخون؟من وقتی قراره که برای حوزه بخونم آزمون بدم، چون بهش علاقه دارم نهایت تلاش و وقتم رو روش میذارم و اصلا به قبول نشدن فکر هم نمیکنم.اما وقتی شما اینجوری صحبت میکنید و دائم انرژی و حس منفی میدید که "اگر نشد، اگر نشد.." با سابقه ای که از خودم دارم میدونم که با این حس های منفی اطرافم هیچکدوم رو قبول نمیشم.من اگر قرار باشه
پربازده ترین عیدی که داشتم مربوط میشه به زمانی که سوم راهنمایی بودم. با پاس شدن pre3 رسما وارد تعطیلات شدم. یک روزه تمام خریدهام رو انجام دادم و وقتی خیالم از بابت لباس هام راحت شد، یه برنامه برای خودم نوشتم. اون زمان از معدل ترم اولم راضی نبودم و میدونستم که یه سری از دروس ترم دوم بین مدارس سمپاد هماهنگ برگزار میشه که قطعا سخت تره! از تاریخ و دفاعی گرفته تا فیزیک و شیمی همه رو توی برنامه ام گذاشتم. وقت برای حل تست هم درنظر گرفتم چون المپیاد مرحله
با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرارسیدن ولادت با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام خدمت همه همکاران و دانش آموزان عزیز .
به اطلاع می رساند وبلاگ دبیرستان آیت الله کاشانی از امروز 19اسفندماه 1398 رسما شروع به کار کرد
این وبلاگ جهت تسهیل در امور درسی آموزشی و پرورشی مدرسه ایجاد شده است.
بعله، من فک میکنم که از دست زیدم ناراحتم کمی( اینقدر زید زید شد که الان میپاشم به در و دیوار و کثافت و خون ) که علتش این بود که من فهمیدم که حالا که طرحم داره تموم میشه، رسما گوه هم پس انداز نکردم که همانا همانطور که ذکر کردم شامل پکیجهای طلایی مسافرتی ۹ روزه، ۵ روزه، ۳ روزه، ۲ روزه و نصف روزها در هزاران هزار شرایط متفاوت  که چون بنده خیلی زیبا و قشنگ و با شعور بوده و هستم، خرج هر گونه چیز میز خود را خودم دادم که البته افتخار نیست و الزام است. اما
فردا باید برم دانشگاه و رسما هیچ غلطی برای دانشگاه نکردم ..هیچی نه درسی نه تحقیقی نه هیچیییییییییییی کارایی هم که برای این یک ماه تعطیلات برنامه ریزی کرده بودمو رو هم انجام ندادم هیچکدومش رو یعنی الان یه عالمه کار مونده رودستماعصابمم که تعطیل حوصله هم ندارم حالم هم افتضاحه و همین لعنت به تنبل بازیای من شِت
طرف حرامزاده است و یکبار مال حلال نخورده رسما اعلام میکنه که نماز نخونده و طبیعتا مسلمان نیست اما تو این دنیا ککشم نمیگزه...طرف هرروز با یه دختر آشنا میشه و خاک بر سر دختری که با اون دوست میشه اما اونم داره از دنیا لذت میبره...یا مشروب خور و...اما ما که کار خاصی نمی کنیم ضعیف واقع شدیم وضعمونم اینجوریه؛ به معنای واقعی کلمه مستضعف...
شاید کمتر کسی بدونه و بفهمه که من در بدترین حالات روحی زندگیم به سر میبرم مدتیه ...
ولی میدونم این هم یک مقطع گذراست و میگذره...
مهم نیست...
دیشب کشیک بودم ... 
رسما نا نداشتم...
یه مریض بدحال تو بخش داشتم ؛ یه پام بخش بود، یه پام اورژانس... 
رسما خودم رو میکشیدم...
به در و دیوار میزدم مریضم ، پیرمرد دوست داشتنی رو بفرستم icu ! و خب بیهوشی ها قبول نمیکردن و میگفتن جا نیست ! زنگ میزدم استادم ، چرت و پرت اوردر میداد ! تهشم گفتن خودت هرچی خواستی بذار و فوقش کد
همیشه فکر میکردم انتخابات پرشور فقط ریاست جمهوریستولی این انتخابات رسما همه معادلات ذهنیم را بهم زد...از تمام هیاهوی قبلش، خود روزش و بعدش‌...ما حافظه تازیخیمان ضعیف است ولی کاش هیچ کدام از درس‌های این انتخابات را یادمان نرود...کاش مثل صدا و سیما که یکهو یادش می‌آید ماه رمصانی هست، با انتخابات به صورت پدیده ناگهانی برخورد نکنیم...کاش فرزندانمان، انقدر قوی باشند که با هیال راحت مملکت را دستشان بسپاریم...
دانلود آهنگ آصف آریا آتیش
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * آتیش * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , آصف آریا باشید.
دانلود آهنگ آصف آریا به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Asef Aria called Atish With online playback , text and the best quality in mediac
متن آهنگ آتیش آصف آریا
هی این پا اون پا میکنی و بد با دلم تا میکنی تو خودت نمیدونی با من چیکارا میکنییه ذره بازیگوشی و همش میری تو گوشی چقدم بهت میاد لباسی که میپوشیدیوونه شد
تراوین
دان فیلم
دان سریال (همه بازیاش )
طراحی
فیتنس
شنا
اینستا
خرید لباس
خرید کتاب
مسافرت
دریا
صحبت کردن طولانی با رضوان
همسایه بالایی رو برم تو کارش حتما
یه سری غلطا دیگه عادی نباشه
48 :)
خوابیدن زیاد
ترافیک خونه رو تموم کردن
بستنی چهار اسکوپه
قارچ سوخاری
ساندویچ چند متری چگورا
ویترااااایبیخیال حموم های پنج دقیقه ای...
نیمه پنهان رو لاقل پنج شیش جلدش
با فاطی حرف زدن و راجع به قضایا فضولی
گریه و زاری و عذاب وجدان و درد و ... تا اومدن نتایج ممنو
نمایشگاه کتاب 1398 امروز رسما افتتاح شد . ما هم از طریق نوکو یک غرفه داریم که در اون به معرفی محصولات و خدمات و اپلیکیشن نوکو می پردازیم . نمایشگاه کتاب فرصت خیلی خوبیه برای محک زدن خودمون ...خوشحال میشیم شما هم به ما سر بزنید .آدرس غرفه ما : طبقه دوم شبستان امام خمینی راهرو 14 ردیف 3 غرفه 45
امروز رفتیم من دو تا مانتو خریدم.البته فقط یه مشکی می خواستم ولی مامان و خانم فروشنده اصرار کردند که رنگ سبزش خیلییییییییییییییییییییییییییییییی به شما میاد و منم گوشام دراز شد و برش داشتم.مشکی 138 و سبز 155
و رسما ورشکست شدم.خب نتیجه چاقی است...یه چمدون مانتو دارم ولی به علت چاقی مفرط تنم نمیره و مجبوذم جدبد بخرم...
همون توصیه ای که به خواهری می کردم حالا گریبانگیر خودم شده.
راستی تو فیلم teacherیه جمله قشنگ از ناپلئون داشت:هر ساعتی که امروز هدر مید
اگه تا دوشنبه از این هفته ی شخمی زنده و سربلند بیرون اومدم میام مینویسم واستون
 برنامه چیه؟ 
فردا پرسش اون استاد مَرده که انگار دائم الپریوده و هی پاچه می گیره + کنفرانس که تا چند دقیقه پیش مشغول درست کردن پاورش بودم و خودشو هنوز حفظ نیستم
چهارشنبه:کوییز آناتومی سر و گردن
پنج شنبه:کلاس موسیقی که هیچی تمرین نکردم و کلی نت واسه حفظ کردن دارم
شنبه:پرسش اون استاده که جلسه قبل شاکی شدم گفتم من داوطلب بودم چرا ازم نپرسیدی اونم واسم شاخ و شونه کشید
هر دفعه می خوام یه گوشی تلفن همراه بخرم رسما گیج گیج میشم
اینکه چی را با چی مقایسه کنم و کدام قابلیت را بیشتر مورد توجه قرار بدهم واقعا فیلمیه
نکته جالبش اینجاست که تمام این اطلاعات کسب شده برای دفعه بعدی که احتمالا دو سال دیگه است اصلا ارزشی نخواهد داشت و باید از ابتدا شروع کرد
سلام و صبح بخیر دوستای قشنگم.
امیدوارم خوب و سلامت باشین.
میخواستم بیام با ذوق و شوق پست بنویسم اما متاسفانه از دیروز صبح تاحالا نتم به دلیل نامعلومی قطع شده.
هرچی هم به پشتیبانی زنگ میزنم جواب درستی نمیدن.
امروز میثم رفت سرکار و رسما سال کاریشون از امروز شروع شد...
نگم براتون که چقدر خوشحالم...چقدر سرحالم..چقدر حرف دارم...چقدر فکر و برنامه تو سرم هست که دوس داشتم امروز ازشون بنویسم.
اما خب متاسفانه با نت ضعیف خط و با گوشی نمیشه نوشت.
اومدم از خود
دو سال پیش همین موقع آفیشیالی با هم دوست بودیم.
دو سال بعدش که بشه الان رسما شرعا عرفا قانونا سر خونه خودشه با زنش!
و من تنهام...
دو سال دیگه این موقع...
کی میدونه من کجام؟ با کی‌ام؟ در حال انجام چه کاری و کجای دنیام؟ کی تو زندگیمه؟
رفتیم مریض رو معاینه کنیم ، مریض آخوند بود با عمامه و بند و بساطش نشسته بود روی تخت ؛ استاد گفت میشه کلاهتون رو بر دارین من معاینه کنم ؟؟ (سرش رو بخیه زده بود باید سرش رو میدید استاد) 
یعنی اووونقدر خودم رو نگه داشتم اون وسط نخندم که داشتم غش میکردم :)) 
بعد از اینم که اومدیم بیرون خود استاد از سوتی ای که داده بود غش کرد رسما...
این ترم فکر کنم تو کلاس رکورد تپق زدن رو شکستم
کلماتی که فکر میکردم خیلی ساده س یهو تو زبونم نمی چرخید
بعضی کلمات هم وقتی کنار هم قرار می گیرند تلفظشون سخت میشه
لامصب «در دسترسش» که پدر منو در آورد رسما
فکر کنم نیمی از تپق هام سر این کلمه بود
و نمیفهمم چرا این همه پرکاربرد شده بود
عرض کنم خدمتتون
که آخرین سوتیم که برای خودش شاهکاری بود برمیگرده به همین پریروز: می سقفه به چسب!!!
 
لازمه بگم وقتی سوتی میدم خودم اولین نفر میزنم زیر خنده؟؟ :))
هرچقدر بزرگتر میشم بیشتر میفهمم ک خیلی چیزارو بلد نیستم
ک خیلی از رفتارا و احساسات عادیم اشتباهه
...
واقعا نیاز دارم روی خودم کار کنم قبل از اینکه زندگیمو تباه کنم
مثلا امشب! خیر سرم از شدت دلتنگی ناراحت بودم ولی با رفتار سردم چی رو رسوندم؟!
این بچه بازیا چیه دقیقا؟
من ک قبلش براش خط و نشون کشیدم و گفتم ک نیاز دارم بیشتر با من باشی
پس چرا این رفتار احمقانه رو انجام دادم؟
مطمئنم اگر کنترلش نکنم همزمان با افزایش این دلبستگی و وابستگی اونم سرکش تر
من رسما افسرده شدم ...‌
داشتم همونجوری اشک میریختم ، که برگشت بهم گفت تو دلت با اینجا موندن نیست...
قرار نیست به پای زندگی مادر پدرت بسوزی ...
اونها زندگی خودشون رو دارن...
کسی ده سال بعد به خاطر موندنت اینجا  ازت تشکر نمیکنه... 
کارهات رو بکن و برو ... 
و من اشک ریختم و به ۱۰ سال بعد و جایی که دوست ندارم باشم فکر کردم و بیشتر اشک ریختم...
+اگر جسمتون دقیقا تو همون نقطه ی مکانی ای هست که دلتون شاده ، پس خوشبختین.... 
باتری گلکسی باد پلاس 50 درصد بیشتر می‌شود
گلکسی باد پلاس با شماره مدل SM-R175 احتمالا سال آینده میلادی همزمان با معرفی سری گلکسی اس ۱۱ معرفی خواهد شد. این یعنی اگر شایعات درست باشد، روز ۲۹ بهمن می‌توانیم رسما با این ایرباد بیسیم آشنا شویم.
‏آخ یه روز بیاد که اجازه ی استفاده اش رو رسما داشته باشم، نه هر از گاهی یواشکی صدای قلب خودمو گوش بدم.یه روز که سوادم انقدری باشه که فقط صدای دوپ دوپ نشنوم... من خسته ام از زندگی پشت کتابها. خسته از شبه علم ها. بالین عزیز، زودتر ...!
دیروز دبیر کل سازمان ملل متحد اعلام کرد که این سازمان نمی تواند تایید کند که موشک ها و پهبادهای مورد استفاده در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سرمنشا ایرانی دارند.
پیش از این ارتش و نیروهای مقاومت یمن رسما مسوولیت حملات به آرامکو را پذیرفته و ایران هرگونه دخالتی را در آن  رد کرد.ه بودولی آمریکا، عربستان و برخی کشورهای اروپایی ایران را مظنون اصلی دانسته بودند.
سلام
واقعیتش مشکل من تو ازدواج و انتخابه، خواستگاری دارم که یکی از دوستان معرفی کرده. قرار شد خودمون با هم آشنا بشیم و اگه مشکلی نبود کم کم خونواده ها رو در جریان بذاریم. 
در مورد شرایط شون بخوام بگم وضعیت مالی کاملا معمولی، کارهای عمرانی میکنن و چون کار خوابیده امسال رسما بیکار بودن، به لحاظ مالی قول نمیدن، خونه ندارن، یه ماشین فقط. ظاهرشون هم عادی و معمولیه. تعداد اعضای خونواده کاملا متناسب با خودمونه.
من چند جلسه باهاش صحبت کردم، مذهبی نی
اولین بار که باهاش تلفنی صحبت کردم رو یادمه
در اتاق رو قفل کردم که کسی با اومدنش به اتاقم استرسم رو صد برابر نکنه
قلبم رسما توی دهنم بود
رفتم گوشه‌ی اتاق رو زمین نشستم 
بهش پیام دادم که " زنگ بزن "
زنگ زد، اینقدر سختم بود جواب بدم :)
الو ...
قلبم رو دیگه سر جاش حس نمیکردم 
چقدر صداش آرامش داشت...
چقدر صدات آرامش داشت!
چند روز گذشته از اون روزا... نمیدونم که
دیشب ساعت 21، رسما 26 سالگی به پایان خودش رسید؛ با خوشی‌ها و نا خوشی‌هاش، روزهای خوب و بدش، خنده‌ها و گریه‌هاش، آرامش‌ها و استرس‌هاش... به عنوان جمع‌بندی می‌تونم بگم که از خودم رضایت نداشتم. تلاش‌هایی برای بهتر شدن شرایط داشتم ولی به نظر می‌رسه که ثمربخش نبودن.
الان چند ساعتی از شروع 27 سالگی من گذشته و من تمام تلاشم رو می‌کنم که امید رو در دلم زنده نگه‌دارم و فکرهای خوبی در مورد آینده داشته باشم. آدم‌ها با امید زنده‌ن و من امید دارم به ب
سلام...
باید الان برم مونولوگ زبان بنویسم...ولی هیچییییییی به ذهنم نمیاااااد که نمیااااد...:((((
یعنی رسما ذهنم شده یک صفحه ی سفید سااااده ی ساااده...
 
پ.ن:با خواهرزاده م دارم تصویری حرف میزنم میگه خاله حالا عروسک هاتو نشونم بده ببینمشون...:))))))))
دلش برا عروسک هام تنگ شده...^...^
 
ذهنتون رنگی...
 
یاعلی...
مداح با صدایی که نایی برایش نمانده و از عمق دلش می‌آید می‌خواند.‌..
تو این دنیا
من تو رو دارم...
بهت خیلی
خیلییی بدهکارم...
بذار عالم همه بدونن من... دوست دارم...
کمم اما
عاشقت هستم...بهت خیلیی خیلییی وابستم...
به غیر از تو، من کی رو دارم
دوست دارم...
.
قبلا هم پرسیده بودم آیا ما را هم با همه خطاهایمان به اندازه علی اکبرتان دوست دارید؟
قهرمان هرکس تو زندگی اش خودشه! چه بخواد چه نخواد چون داره خودشو کنترل میکنه نه قهرمانای دیگه رو! امیدوارم رسما با قدرت قهرمان زندگی خودمون بشیم، چیزی که باید اتفاق بیفته!
فضای وبلاگ نویسی به طور محسوسی تو این گرمای تابستون داره سرد میشه؛ وبلاگ ها حذف میشن! نویسنده ها خداحافظی میکنن!what's going on!?
. زیاد میخوابم بد میخوام اعصابم خورده! خوشم نمیاد اینجوری باشم اصلا. اه
 دارم
کتاب خودت باش دختر رو میخوندم. هنوز پنج فصلشو خوندم و احساس میکنم ک
خیلی روم تاثیر گذاشته.حس بهتری دارم نسبت ب خودم و اعتماد بنفسم بالاتر
رفته. انگار خودمو بیشتر دوس دارم.برای خودم احترام بیشتری قائلم. هرچند با
اون مورد خواب م مشکل دارم اون قضیه ش جداس
به سر حد مرگ دلم میخواد بنویسم و تک تک حرفام بگم.
یک چیزایی که... نمیتونم با افکار مزخرفم بجنگم نمیتونم و هربار فقط گریه به چشمم میارن. عقلم حرف درست میزنه و فکر درست میکنه ولیردلم باعث میشه کاریو بکنم که نمیخوام این تضاد وحشتناک داره دیوونم میکنه
از این همه بیکاری و الاف بودنم نفرت دارم
از اینکه وقتم پوچ بنظر میاد حالم بهم میخوره از انلاین بودنای همیشگیم به کیایی که اینقدر سرشون شلوغه ک نمیرسن گوشیشون چک کنن حسودیم میشه
اینکه بنطر ادم بیکاری
چونان بید لرزان و چونان خرسی بعد از خواب زمستانی، گرسنه. با این تب و گلودرد و کسالت وحشتناک، می‌توانم ظرف بشویم و کتلت آماده هم بزنم و در تابه‌ی جیلیز ویلیز کنِ تفلونِ بی‌ریخت بچینم؟آخر تن‌ماهی با گلودرد؟ آخر نودالیت؟ دو وعده آنتی‌بیوتیک را با شکم خالی خورده‌ام. احتمالا مرتبه سوم، خود معده رسما با پیلورش می‌خواباند در گوشم! از شما هم دستور آسان بخواهم احیاناً می‌خواهید کره زمین را در ماهیتابه خرد کنم و بگذارم بپزد یا سرخ شود :| 
بعدنوش
سلام
 
-این ترم کلاس زبان ثبت نام نکردم و دارم تمام کتابهایی که تا الان خوندم رو مرور میکنم، برای اینکه لازم بود. نمیخواستم بدون مرور برم سطح بعدی که intermediate پیشرفته ست، خیلی از گرامر ها رو یادم میره استفاده کنم. نه اینکه بلد نباشم، یادم میره که مثلا الان این جمله ای که دارم میگم این گرامر خاص رو می طلبه، برای همین گفتم بهتره مرور بشه تمام درس ها. یک کتاب گرامر خریدم بنام Understanding and using grammar از بتی آذر. خیلی کتاب خوب و سنگینیه، به حدی که Simple present رو
غروب جمعه ۵ مهر یکی از دلگیر ترین روز های زندگیم.....
حرکت به سمت سمنان ......ا
ز فردا رسما یک دانشجو ترم  اولی خواهم بود .....
دلم خیلی گرفته روزی که داشتم به اجبار این رشته میزدم هرگز  فکر نمی کردم قرار اینو برم ....
از زمانی که نتیجه اومد الکی دلم به این و اون خوش کردم ولی هر بار بیشتر از بار قبل شکسته تر شدم ....
احساس میکنم دیگه خدا منو اصلا دوست نداره .....
پ.ن : یادم رفته بود تو این دنیا به هیچ کس جز خودم  نباید  اعتماد کنم .‌... عاقبت امروز من اعتماد بی ج
بیشتر از هر چیزی نیاز به سکون دارم... اما معنای واژه ها برای من همیشه تا حدودی ساده ی پیچیده اند. نیاز به سکون نیاز روح من و نیاز اصلی ذهن من است. من از گذشته در حال عبورم و غمهای زیادی نیز نسبت به آینده دارم. غم و ترس با هم و این حالت مرا مدام به لرزش وا می دارد و اجازه هدف گیری به من نمی دهد و لذا من نیاز به سکون دارم. نیاز به رهایی ذهن دارم. نیاز به این دارم که به هیچ چیز نیندیشم. و این می تواند در بهبود سلامتی من موثر باشد. 
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم فرهاد

انشا در مورد تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
معنی بیت تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
دانلود کتاب تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم

معنی شعر ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم
دانلود آهنگ تو را ای کهن بوم وبر دوست دارم
انشا درمورد تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم
ترجمه شعر کهن بوم و بر
,    ,    متن آهنگ مسعود بختیاری گل ناز دارم,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مسعود بختیاری 320,    اهنگ لری گل ناز دارم مه شو تارم,    مسعود بختیاری gol-e naz,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مهرنوش مختاری,    دانلود آهنگ گل ناز دارم مهدی در استیج,    دانلود اهنگ مسعود بختیاری دی بلال,    دانلود آهنگ گل ناز دارم موسی موسوی,    اهنگ معین گل ناز دارم مه شو تارم,   
به یه دلخوشی از ته دل = اهنگ احتیاج دارم شایع
+این پست رو به این خاطر نوشتم چون به یه اتفاق گنده نیاز دارم تا این زندگی از یک نواختی خارج شه 
از این سکون 
از این همه صبح بیدارشدنا و تا شب تو خونه بودن 
از این همه حس بد
از این همه ...
این روزها عجیب دنبال دوستت دارم های زورکی میگردیم.دوستت دارم هایی که روی پله های برقی مترو و پشت تلفن از مخاطب خاص درخواست میکنیم و تا به زور نگوید من هم دوستت دارم
دکمه پایان مکالمه را نمی زنیم.
دوستت دارم هایی که هر چند دقیقه سراغ خط های کنار پیام میرویم تا ببینیم تیک خورده است و در جوابش هم نوشته من هم دوستت 
دارم؟..
گدایی عشق؟..گدایی دوستت دارم؟.
چه اشکالی دارد یک عاشق به معشوق یا برعکس معشوق به عاشق بگوید دوستت دارم؟
میدانید
این روزها باید
دانلود آهنگ غمگین و احساسی دلا امشب سفر دارم چه سودایی به سر دارم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang dela emshab safar daram chesodaei be sar daram
دانلود آهنگ دلا امشب سفر دارم چه سودایی به سر دارم
دلا؛ امشب سفر دارم…♩♪/
چه سودایی/ به سر دارم…♩♪/
حکایت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!♩♪/
دلا؛ امشب سفر دارم…♩♪/
چه سودایی/ به سر دارم…♩♪/
حکایت های پر شرر دارم؛ چه بزمی با تو/ تا سحر دارم!♩♪/
به پروازِ آسمانِ عشق… چه خوشرن
بالاخره انتظارها به سر رسید و اپل دعوتنامه مراسم معرفی آیفون ۲۰۱۹
را ارسال کرد. طبق این دعوتنامه، مراسم معرفی این آیفون‌ها که احتمالا با
نام آیفون ۱۱ شناخته خواهند شد، در تاریخ ۱۹ شهریور ماه و در سالن استیو
جابز در مقر اصلی اپل در کوپرتینو کالیفرنیا، برگزار خواهد شد.
ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها